جدول جو
جدول جو

معنی شاکر اصفهانی - جستجوی لغت در جدول جو

شاکر اصفهانی(کِ رِ اِ فَ)
نام او محمدقلی بک متخلص به شاکر از تبریزیان ساکن عباس آباد اصفهان بود و در فن زرگری و نقاشی بی مثل و طبعش موزون بود اما از تاریخ تولد و درگذشت او اطلاعی در دست نیست. (از الذریعه ج 9 ص 493 از تذکرۀ نصرآبادی ص 392 و دانشمندان آذربایجان ص 186 و صبح گلشن ص 217)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(قِ)
اصفهانی. از شعرای پارسی گوی، که در اصفهان پرورش یافت و از شعرای دربار شاه سلیمان صفوی بود و در اواسط قرن دهم هجری قمری درگذشت. از اوست:
اضطراب دل نمیدارم و لیکن نامه ام
همچو نبض خسته بربال کبوتر می طپد.
(از قاموس الاعلام ترکی ج 2 ص 1201)
لغت نامه دهخدا
(اَ بَ رِ اِ فَ)
میرزا علی اکبر پسر آقا میرزا از گویندگان ومعماران قرن یازدهم اصفهان بود. بیت زیر او راست:
گر خاک شود دشمن وبر باد رود
غافل نشوی که باز گردی دارد.
(از قاموس الاعلام ترکی).
و رجوع به فرهنگ سخنوران شود
لغت نامه دهخدا
(یِ قِ اِ فَ)
نام او علی اصغر و شغلش دوزندگی بود و معاصر مؤلف مجمع الفصحاء بود و غزلسرایی میکرد. (از مجمع الفصحاء ج 2 ص 249)
لغت نامه دهخدا
(صِ رِ اِ فَ)
میرزا محمد، مشهور به گل کار و ملقب به درویش ناصر علی. وی از مریدان و مجذوبان نورعلیشاه است، و به روایت هدایت ’در تمام عمر به جز شلواری لباس قبول ننموده، اغلب در بیرون شهرستان به سر می برده’ است. او راست:
خراباتی که رندان را مقام است
برو صوفی که خامان را حرام است.
و نیز رجوع شود به ریاض العارفین ص 337 و سخنوران چشم دیده ص 122 و طرائق الحقایق ج 3 ص 88 و ریحانه الادب ذیل گل کار
لغت نامه دهخدا